پيرامون فضیلت و آراستگی دین و زندگی سال دوم خانم اشرف منتظری قسمت سوم
سفارشهاي پيشوايان به آراستگيهاي باطني
امام علي (7)ميفرمايد: « زيور درون ،زيباتر از زيور برون است.»
و نيز مي فرمايد: « زيور به زيبايي اعمال درست است نه به زيبايي لباس.» (محمدي ري شهري،1377، ج 5، ص 2300 )
علي (7)فرمودند: « زينت دست تنگي پاكدامني است و زينت توانگري سپاسگزاري است.» (جعفري، 1378 ، ص 1246 ، حكمت 333 ) ( مجلسي، ج 69، ص 67 )
امام صادق (7)فرمودند: « اخلاق نيكو زينت دنيا وشادي و سرور در آخرت است و به وسيله آن دين كامل، و قرب الهي حاصل ميشود.» (نورى، ميرزا حسين، 1408ق، ج 8، ص449 )
امام علي (7)فرمود: » عفاف زيور فقر است و شكرگزاري زيور توانگري و شكيبايي زيور بلا و فروتني زيور نژادگي، و فصاحت زيور سخن و دادگري زيور ايمان و آرامش زيور عبادت وحفظ كردن زيور روايت و فروتني زيور دانش وادب و تربيت نيكو زيور خرد و گشاده رويي زيور بردباري و ايثار زيور زهد و بخشيدن زيور نفس و بسيار گريستن زيور ترس (از خدا) و كم خواهي زيور قناعت و منّت ننهادن زيور خوبي كردن و خشوع زيور نماز و ترك آن چه نامربوط است زيور پارسايي.» ( همان، ص2303 )
رابطه آراستگي ظاهري و باطني
نگريستن به تمام زيباييهاي موجود در طبيعت با ديدي توحيدي ميتواند سيري از مخلوقات به سوي خالق هستي باشد.
« استفاده از زينت وجمال، خواه به معناي بهرهمندي از آنها، مانند ديدن مناظر زيباي طبيعت، يا به معناي آراستن و رسيدن به وضع ظاهري خود، به خودي خود، از لحاظ اخلاقي نه خوب است نه بد ولي اگر اين امر به گونهاي با خدا وكمالات انساني مرتبط گردد، ميتواند داراي ارزش اخلاقي مثبت گردد،اين ارتباط، متناسب بادونوع استفاده از زينتها به دو صورت تصوّر ميشود:
1- ارتباط در نتيجه 2- ارتباط در انگيزهي عمل.
منظورازارتباط با خدا در نتيجهي عمل آن است كه بهرهمندي از اين نعمتها به گونهاي، رابطه انسان را با خدا بيشتر كرده، معنويات انسان را تعالي بخشيده، روح شكرگزاري و سپاس را در وي بيدار ساخته، و برعلم و معرفت او نسبت به خدا افزوده است .
اولياي خدا آن گاه كه در دل شب، براي عبادت برميخيزند، به آسمان و ماه و ستارگان نگريسته، از زيبايي و عظمت آن به وجد ميآيند، پس قدرت و عظمت الهي را به ياد ميآورند و رفته رفته در ياد او غرق ميشوند. و نيز با انديشه در اين عالم، آيندهي جهان را مشاهده ميكنند. ومصداق اين آيه از قرآن قرار ميگيرند:
« الَّذينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِياماً وَ قُعُوداً وَ عَلى جُنُوبِهِمْ وَ يَتَفَكَّرُونَ في خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَكَ فَقِنا عَذابَ النَّارِ»
« آنان كه خدا را ايستاده و نشسته و به پهلو خفته، ياد مىكنند و در آفرينش آسمان ها و زمين مىانديشند: اى پروردگار ما، اين جهان را به بيهوده نيافريدهاى، تو منزهى، مارا ازعذاب آتش بازدار» ( ال عمران / 191 )
البته چنين نگاهي به زيباييهاي جهان خلقت از بالاترين ارزش اخلاقي برخوردار است.
منظوراز ارتباط در انگيزه آن است كه انگيزه شخص در استفاده از زينتها مانند آراستن خود، پيروي از فرامين الهي وآداب اخلاقي باشد. اسلام درباره نظافت، آراستن و رسيدگي به سر و وضع خود، رهنمودهايي دارد كه اگر مسلمان به قصد عمل به آداب ديني، به آنها عمل كند كارش عبادت، داراي ارزش اخلاقي خواهد بود.» ( مصباح يزدي، محمد تقي، 1377 ، ج 2 ، ص 163 )
علامه جعفري در اين زمينه آورده:
«اگر ما بتوانيم از سطوح ظاهري زيبايي محسوس لذّت و انبساط رواني كه از درك و دريافت آنها حاصل ميگردد، بگذريم و اعماق اين پديده را كه در جهان عيني و لذت و انبساط حاصل از انواع زيباييهاي محسوس و معقول را مورد دقت و درك قرار دهيم حقايقي چه به طور مستقيم و چه به طور غير مستقيم براي ما روشن خواهد گشت كه حتي در احساس عظمت ملكوت دروني و ملكوت بروني مؤثر خواهد گشت، ولي متأسفانه چه اندكند اشخاصي كه قدرت گذشت از سطوح ظاهري درون و برون به اعماق حقايق و به قول افلاطون از سايهها به واقعيات را دارا بوده و از اين راه به معرفتهاي والاتري دردو قلمرو درون ذات وبرون ذات موفق شوند.»(جعفري، 1378،ج 16، ص62 )
آثار آراستگي
1- آثارفردي 2- آثار اجتماعي
1- آثار فردي آراستگي
بيشترين آثاري كه آراستگي بر افراد دارد جنبهي رواني آن است، وبه نوعي توجه به خود و ديگران محسوب ميشود. چرا كه انسان دوست دارد هم خود را آراسته ببيند وهم مورد مجذوبيت ديگران قرار بگيرد، كه اين از نشانههاي اجتماعي بودن انسان هست، وجزء نيازهاي روحي ورواني اوست.
« خودآرايي وزينت كردن نه تنها آثار مثبت روحي و رواني در ديگران داشته و موجبات ارضاء روحي آنها را فراهم ميآورد، بلكه اثرات رواني مثبتي نيز در فرد دارد. آراستن خود و پرهيز از هر نوع آشفتگي و پريشاني، در درجه اول ناشي از وجود نظام فكري و ذوق سليم درانسان است.
به طوري كه ميتوان گفت آشفتگي بروني خود به تنهايي حكايت از آشفتگي دروني ميكند. كساني كه علي رغم اقتضاي عقل و فطرت و ذوق سليم به پريشاني و آشفتگي در وضع ظاهر خود رضايت ميدهند، در واقع اين آشفتگي را در درون خود پذيرفتهاند و اينك، اينپريشاني مظهري از مظاهر آن آشفتگي دروني است وگرنه انساني كه طبع لطيف وذوق سليم خود را از دست نداده و از محور عقل و فطرت دور نشده است به طور طبيعي از هر نوع آشفتگي و به هم ريختگي گريزان بوده ونظم و ترتيب و تميزي و آراستگي را برهر نوع ژوليدگي و پريشاني ترجيح ميدهد.
در اينجا بايد به اين نكته توجه داشت كه برخلاف تصور بعضي ناآگاهان، پرهيز از خودآرايي نه دليل وارستگي از قيد نفس و نه علامت بي اعتنايي به دنياست. كساني كه به جهت پرهيز از خودآرايي نفرت ديگران را بر ميانگيزند و بدين وسيله تن به خفت و حقارت ميدهند، به تصور اينكه از اين طريق با خودخواهي و خودنمايي مبارزه ميكنند، خويشتن را به كلي به دست فراموشي ميسپارند غافل از اينكه اين نوع خود فراموشي كه ناشي از جهل و عدم آگاهي بر ارزش هاست، غيراز خودفراموشي است كه در مراتب بالاتري از كمال و در نتيجه افزايش ايمان ومعرفت براي عرفاي واقعي حاصل ميشود. اين نوع خود فراموشي كه حاصل كمال مجذوبيت به مبدأ بوده و از آثار و علائم كمال وارستگي از قيد «خود» است، هرگز قابل قياس با نوع كاذب آن كه همراهي با بياعتنايي به وضع ظاهري خود ميباشد، نيست. آثار و نشانههاي خودفراموشي حقيقي نه ژوليدگي و آشفتگي، بلكه اعمال رفتار وحالات موزوني است كه حكايت از وارستگي ازقيد خودخواهيها داشته و جز در درجات والاي كمال حاصل شدني نيست.» (جعفري، 1378 ،ج 16، ص 57)
«گرامي داشتن نفس مؤمن وحفظ وحراست ازعزت نفس، نه تنها ناشي از خودخواهي و خود پرستي نيست بلكه لازمهي تكامل روحي انسان بوده واز نظر تعاليم آسماني از تكاليف مسلّم هر فرد با ايمان است، تا آنجا كه از نظر اسلام هم چنان كه انسان مجاز به توهين به ديگران نيست، براي نفس خود نيز چنين حقي ندارد و نميتواند آن را در معرض خفت و خواري قرار دهد.» (جعفري، 1378 ،ج 16، ص 58 )
نقش اجتماعي زينت و خود آرايي
اجتماعي بودن انسان لوازم و شرايطي را ميطلبد كه رعايت آن ضروري است از جمله اين كه براي حضور در اجتماع رعايت آداب و رسوم اجتماعي براي حفظ شئونات خود واحترام به ديگران واجب است، داشتن ظاهري مرتب و آراسته از جمله رعايت كردن آداب و رسوم اجتماعي است. و نيز اصل توجه به موضوع زينت زماني اهميت پيدا ميكند كه انسان در تعامل با افراد اجتماع باشد، وگر نه انسان منزوي نيازي به داشتن زينت و آراستگي ندارد.
« ترديدي نيست كه زندگي انسان در اين جهان يك زندگي انفرادي نيست. انسان درميان همنوعان خود به طور دسته جمعي وبه صورت اجتماعي زندگي ميكند و زندگي اجتماعي هم محتاج پيوند ميان انسانها از طريق محبت و دوستي و تفاهم و امثال آن است. هرآن چه كه محبت و پيوند قلبي ميان انسانها افزايش دهد و انسانها را به همديگر نزديكتر سازد، پايههاي زندگي اجتماعي را تقويت كرده ومنابع برخورداريها را كه از طريق اجتماع عايد انسانها ميگردد. افزايش ميدهد. زيرا ساختمان وجودي انسان چنان است كه كمال استحقاقي او در ظرف اجتماع و در زندگي مشترك با ديگران تحقق ميپذيرد. از اين رو، هر عاملي كه انسانها را از همديگر دور ساخته و نفرت و انزجار را جايگزين محبت ودوستي سازد، مخالف زندگي اجتماعي او بوده و برخلاف مصالح عاليهاي است كه از اين طريق عايد انسانها ميگردد. بر اين اساس، انسان در زندگي اجتماعي خود و در ارتباط با انسانهاي ديگر ناگزير بايد از عواملي كه او را منفور ديگران مي سازد و كراهت و نفرت آنها را نسبت به وي برميانگيزد، دوري گزيند تا زمينه براي تحبيب قلوب و برقراري مهر و الفت و نزديكي ميان انسانها فراهم گردد.» (جعفري، 1378 ،ج 16، ص 54 )
« بنا بر اين لازمهي زندگي اجتماعي تحبيب قلوب بين انسانهاست كه آن نيز مستلزم زدودن زشتيها وكليه عواملي است كه منتهي به ايجاد نفرت و كراهت ميشود تا در مرحله بعدي، با آراستن خود به زيباييها، دلهاي ديگران را به طرف خود جلب و جذب نمايد.
خودآرايي يا زينت دادن خود به صورت معقول و مشروع سبب ارضاء اين ميل فطري در ديگران شده وبه طور طبيعي با عث جلب وجذب دلهاي آنان ميشود. كه همين امر خود در تحكيم روابط انساني و تقويت بنيان اجتماع نقش مؤثري برعهده دارد. بنابراين، خود آرايي و زينت از امورفطري وازسنتهاي ثابت ودائمي است كه هيچ اجتماعي ازآن جدا نميگرددوازاموري است كه به موازات ترقي وتنزل فرهنگ ومدنيت،ترقي وتنزل مينمايد.»(جعفري، 1378،ج 16،ص 56 )
« امروزه نيز اگر ظاهر سادهي اهل حق موجب گردد در نظر ديگران خوار و زبون جلوه كنند، آنان وظيفه دارند شكوه ظاهري خود را حفظ نمايند. بر همين اساس امام علي(7) در روايتي به شيعيان دستورميدهد كه در برابر مخالفان آراستگي ظاهري خود را حفظ نمايند، تا در چشم آنان، مردمي ناتوان و عقب افتاده جلوه نكنند، به طور كلي مؤمن بايد آبرويش محسوس باشد اگر حفظ آبرو و احترامش منوط به رسيدگي وضع ظاهرياش باشد وظيفه دارد چنين كند البته در اينجا توجه به دونكته ضروري است:
1- نبايد از كيد شيطان غافل شد و فريب نفس هوسجو را خورد كه ممكن است در واقع در پي ارضاء خواستههاي حيواني خود باشد و با اين بهانه فرد را به دنبال خود بكشدچه بسيارند كساني كه هدفي جز لذت بري مادي ندارند، اما نه تنها ديگران بلكه خود را نيز فريب داده و گمان مي برند در توسعه زندگي و استفاده از لباسهاي فاخر و ديگر تجملات عزت اسلام و مسلمانان را مي جويند.
2- در جامعهاي كه ارزشهاي معنوي بر آن حاكم و ارزشهاي مادي در آن مطرود است رعايت آراستگي و حفظ شكوه ظاهري مطلوبيتي ندارد و فاقد ارزش اخلاقي است. بنابراين بايد گفت ارزشهاي مربوط به اين تمايلات دستخوشتغيير وتحول ميگردند، ودر برخي شرايط ارزش مثبت و در برخي شرايط ارزش منفي خواهد داشت.» (مصباح يزدي، 1377 ج 2 ، ص 151 )
كتابنامه
1- قرآن، ترجمه، مكارم شيرازى، ناصر، قم، دار القرآن الكريم( دفتر مطالعات تاريخ ومعارف اسلامى)، 1373.
2- احسان بخش، صادق، آثار الصادقين، تهران، روابط عمومي نماز جمعه گيلان، چاپ اول، 1369.
3- آمدي، عبدالواحدبن محمد،غررالحكم و دررالكلم، شرح رسولي محلاتي، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1379
4- ابن فارس، ابوالحسين احمد، معجم مقاييس اللغه، بيروت، داراحياء التراث العربي، چاپ اول، 1422.
5- ابن منظور، محمد بن مكرم، لسان العرب، بيروت، انتشارات دار صادر، 1414
6- تميمى مغربى، ابو حنيفه، نعمان بن محمد بن منصور بن احمد بن حَيُّون، دعائم الإسلام، مصر، دار المعارف، چاپ دوم، 1385
7- جعفري، محمد تقي، زيبايي وهنراز ديدگاه اسلام، ناشر موسسه تدوين ونشر آثار علامه جعفري، چاپ سوم، 1381.
8--------- ترجمه و تفسير نهج البلاغه، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1378.
9- داور پناه،ابوالفضل، انوار العرفان في تفسير القرآن، تهران، انتشارات صدر، 1375.
10- راغب اصفهانى، حسين بن محمد، المفردات في غريب القرآن، بيروت، دارالعلم الدار الشاميهي، 1412.
11- رخ، محمد علي،گل پند هايي ازجهان زيور آلات، قم، بنياد فرهنگي – پژوهشي ريحانه الرسول چاپ اول، 1381.
12- سياح، احمد، فرهنگ بزرگ جامع نوين عربي به فارسي مصور، تهران، كتاب فروشي اسلام، چاپ سيزدهم، 1370
13- شاكر، محمد كاظم، قرآن در آيينهي پژوهش، تهران، انتشارات نشرهستي نما،1383.
14- شاه آبادي، محمدعلي، مروري بر تجمل واسراف، تهران، موسسه فرهنگي دانش وانديشه معاصر، چاپ اول، 1380
5- صبور اردوبادي، احمد، آيين بهزيستي اسلام، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، چاپ دوم، 1367.
16- طباطبايى، سيد محمد حسين، الميزان فى تفسير القرآن، ترجمه سيد محمد باقر موسوي همداني، قم، دفتر انتشارات اسلامى، جامعهى مدرسين حوزه علميه قم، 1417.
17- طبرسى، رضى الدين، حسن بن فضل،مكارم الأخلاق، قم، انتشارات شريف رضى، چاپ چهارم، 1412
18- طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البيان فى تفسير القرآن، ترجمه گروهي از مترجمان، تهران، انتشارات ناصر خسرو، 1372.
19- عاملى، شيخ حر، وسائل الشيعه، قم، مؤسسه آل البيت عليهمالسلام، 1409.
20- فراهيدى، خليل بن احمد، كتاب العين، قم، انتشارات هجرت، 1410
21- قرائتى، محسن، تفسير نور، تهران، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383.
22- كلينى رازى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، الكافي، تهران، دارالكتب الإسلامية، چاپ چهارم، 1365
23- محمدي ري شهري، ميزان الحكمه، ترجمه حميد رضا شيخي، انتشارات دارالحديث، چاپ اول، قم، 1377.
24- مجلسي، محمد باقر ، بحار الانوار ، بيروت، مؤسسة الوفاء 1404.
25- مصباح يزدي، محمد تقي، چكيده اخلاق در قرآن، قم، انتشارات دارالفكر، 1377.
26- مكارم شيرازي،ناصر،يكصد موضوع اخلاقي در قرآن واحاديث، تهران، انتشارات دارالكتب الاسلاميه، 1381
27- مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، 1374
28- نورى، ميرزا حسين، (محدّث نورى ) مستدرك الوسائل، قم، مؤسسه آل البيت لإحياء التراث، چاپ اول، 1408
هسته تخصصی همچنان اقدام به بروزرسانی وبلاگ متبوع باارائه مطالب مفیدوسازنده وموردنیازهمکاران می نماید. خواهشمنداست ماراازنظرات خودبهره مند سازید.روزهای حضور شنبه و 4شنبه (شماره تماس دفتر: 0171-4426033)